درین مقاله می خوانید:
- حریم شخصی چیست؟ و چه رفتاري تجاوز به حریم شخصی محسوب میشود؟
- تفاوت رک گویی با وقاحت چیست؟
- چرا بعضی افراد دیگران را مسخره می کنند؟
حریم شخصی چیست؟ و چه رفتاري تجاوز به حریم شخصی محسوب میشود؟
به زبان ساده حریم و مرز شخصی یعنی حوزه مالکیت هر فرد.
این حوزه می تواند مربوط به:
- اموال مادی مثل کتاب، ساعت، ماشین، خانه، موبایل و …،
- اموال جسمی شامل تمام اعضای بدن مثل مو، دست، چشم، شکم، آلت تناسلی و … باشد،
- اموال رواني مثل عقاید، ارزشها، اهداف، گرایش جنسی، شخصیت (افکار، احساسات، رفتار) و هویت هر فرد.
مرز شخصی، خطی نامرئی و نمادین است که بین اموالِ من و سایرین و اموالِ سایرین و من کشیده میشود با این هدف که از تجاوز و سواستفاده طرفین جلوگیری شود. با این مرز آنچه که هستیم بهتر و مشخصتر شناخته و دیده میشود.
بهدلیل قابل لمس و مرئی بودن اموال مادی و جسمی، همچنین وجود تعاریف قانونی، عرفی و گاه مذهبی، درک محدودهی این خط فرضی برای افراد مشخصتر است اما درحوزهی روان، اغلب با اشکال در شناخت مواجهیم.
مثال هایی برای شناخت شفافتر حریم شخصی:
در حوزه ی اموال مادی:
- بی اجازه سرک کشیدن توی نامه، ایمیل، پیغامهای شخصی، گوشی موبایل، مدارک مثل شناسنامه، سندملکی و …
* دیده شده خانم رفته پشت لپ تاپِ همکارش که رفته تا دستشویی و برگرده، ایمیلهای شخصیاش رو خونده، بعد که همکار اعتراض کرده گفته: صفحه ت باز بود من که کور نیستم!
- ورود به ملکِ شخصی دیگری، ورود به اتاق کسی بدون در زدن.
* دیده شده مادر با نیت خیر، پریده توی اتاق دختر پانزده سالهاش و گفته اومدم لباسای کثیفت رو بردارم شلخته خانوم! بعد که بهش میگیم خانم کارتون اشتباهه، میگه: وااا… خونه خودمه، دخترخودمه، باید در بزنم برم تو؟
- برداشتن وسایل شخصی دیگری مثل کفش، لباس، خودکار و … بدون اجازه فرد.
* دیده شده خواهر کفش خواهرش رو می پوشه می ره دانشگاه، گِلی و خیس میزاره سرجاش، بعدم که خواهرش اعتراض میکنه، میگه: اوووه چی شده حالا، یهکم قهوه ای شده دیگه، نکبتِ خسیس!
- خراب کردن و شکستن اموال دیگری.
* دیده شده همراه با پرنسسِ بابا و شاهزادهی مامان رفتن مهمونی، نشستن به گل گفتن و شنفتن، بچهشون زده گلدونِ قدیمی و یادگاری صاحبخونه رو شکسته، وقتی میگی لازمه قبل اومدن به مهمونی بهبچهتون آموزش بدین و تو خونهی یکی دیگه شما باید حواستون به بچهتون باشه، میگه: بمیرم برا بچهم، فدای سرم! حالا چه تحفهای بود مگه!
حریم شخصی حوزهی اموال جسمی:
- موقع صحبت، زیاد به دیگری نزدیک شدن.
اینروزها بهدلیل رعایت فاصله اجتماعی کمتر دیده شده.
- دست زدن به بدن دیگری یا لمس آنها بدون رضایت فرد حالا فرقی نمیکند شانه طرف مقابل باشد یا آلت تناسلی.
* دیده شده زن گفته “نه” ولی مرد گفته: داری ناز میکنی دیگه؟ منظورت “بله” است خودت خبر نداری.
* دیده شده مادر لبهای پسربچهاش را می بوسد یا پدر ران و آلت تناسلی دخترش را نوازش می کند، شما بخوانید مالش میدهد، وقتی میگوییم “نکن آقا، بچه توان مراقبت از اندام خصوصیاش را ندارد، روانش آسیب میبیند” میگوید: اولن بچه خودمه، دومن منظوری ندارم، سومن ذهنِ شما مسمومه.
- زل زدن به قسمتی از بدن فرد دیگر.
* دیده شده همکار آقا بارها و هربار به مدت چند دقیقه به صورت و سینهی خانم همکار خیره شده، وقتی خانم بالخره اعتراض کرده که “نکن!” آقا گفته: من با شما کاری کردم؟ من که سرجام نشستهام؟ نکنه خودتون میخارید؟
در حوزهی روانی:
- توهین به احساس، عقاید و ارزشهای دیگری.
* برای دیدن نمونههای اينگونه تجاوز، به شبکههای اجتماعي و کامنت های زیر پستها سر بزنید.😔
- ضبط صوت و تصویر دیگری بدون خبر و اجازهی او.
* دیده شده در مراسم عزاداری از فرد عزادارِ بی خبر از همهجا، عکس و فیلم گرفته شده، وقتی می گوييم شاید راضی نباشه بنده خدا، می گوید: یادگاریه، ایییش ضدحال!
- انتشار صوت و تصویر دیگری بدون اجازهی او.
* دیده شده با انتشار عکس و فیلم کودکانشان لایک میگیرند، فالور جذب می کنند و پول درمیآورند، وقتی میگوییم: میدانید تا زمانی که کودک شما هنوز به سن تشخیص و مراقبت از حریم خصوصیاش نرسیده، شما پدر و مادر گرامی این مسئولیت خطیر را به عهده دارید؟ آیا می دانید این کار می تواند روی روحیه، شخصیت، هویت و آیندهاش اثرات منفی داشته باشد؟ راستی فرق کودکِ کار که سر چهارراه آدامس میفروشد با کودکی که ساعتها جلوی دوربین مجبور است ژستهای مختلف را تمرین کند، چیست؟ میگویند: برو بابا حسود!
- عیبجویی و اظهارنظر دربارهی بدن، احساس، رفتار و افکار دیگری یا بدتر از آن مسخره کردنشان.
* دیده شده خانم به همکار دیگر خانمش گفته: نمیخوای یه فکری به حال این دماغ عقابیت بکنی! میترشیا! قاه قاه..
- پرسیدن سوالات خصوصی مثل:
* چندسالته؟ چقدر درآمد داری؟ شام چی خوردی؟ واسه چی طلاق گرفتی؟ رابطه جنسیات چطوره؟
حریم خصوصی کجاست؟ – مکانی که در آن فقط من باشم!
شاید قدیم ترها که گوشی موبایل دست همه نبود حریم خصوصی شامل چاردیواری خونهی خودم و جمع دوستانهی خودم هم میشد ولی امروز که یک بچه دهساله برای شرکت در فلان چالش، بیخبر از مادرش فیلممیگیرد و منتشر میکند، یعنی مرزهای حریم خصوصی جابهجا شده و من و فقط من مسئول مراقبت ازین حریم هستم.
پس اگر توی یک مهمانی حتی دونفره، یا اتوبوس، یا پارک سر کوچه یا کنسرت دویست نفره یا پیج اینستاگرام ده هزار فالوره، حرفی زدید، متنی نوشتید، برای رفیق هزارساله تان عکس و فیلمی فرستادید، روسری از سرتان افتاد، تف روی زمین انداختید، رقصیدید، گریه کردید، فحشی دادید، حواستان باشد اینجاها فضای عمومی است نه خصوصی! و ممکن است عکس و فیلم و کپیاش دربیاید و پخش شود! حالا اگر شما سلبریتی و فلان وزیر و وکیل و دکتر صاحب شهرت هم باشید که بهتر است در تنهایی هم، پشت پنجره با احتیاط بایستید!
لطفن دقت کنید! منظورم این نیست که رفتار آن بچه دهساله یا فردی که کنار دوست سلبریتیاش نشسته و بیاجازهی او زیر میز دارد حرفهایش را ضبط میکند تا فایل صوتیاش را منتشر کند، یا آندیگری که تا با دوست دخترش قهر میکند، میرود فیلم رختخوابشان را پخش میکند، مصداقی از رفتار متجاوزانه نیست، که هست؛ مطلب اینست بدانیم که در عصرحاضر، تمام فضاهای با حضور “دیگری” عمومی فرض میشود نه خصوصی پس لازم است مراقبت کنیم!
- منظور از دیگری، هرکس غیر خودمان است، پس شامل همسر، فرزند، مادر، پدر، خواهر، برادر، دختر عمه، پسرخاله، دوست صمیمی، همکار، همسایه هم میشود.
- آسیب ناشی از تجاوز مثل سوختگی درجه دارد، درجهی آسیب تجاوز، وقتی در حضور و مشاهدهی دیگران اتفاق مي افتد بالاتر است. شما به همسرت توی اتاق خواب بگویی: کی تو رو میگرفت گوش دراز ! تا جلوی مادر و خواهرت یا توی جمع دوستان، همین جمله را بگویی، درجه آسیبش فرق می کند.
- پس اگر قرار است تجاوز نکنیم و مورد تجاوز واقع نشویم، قدم اول یاد گرفتن محدوده مالکیت فردی خودمان و دیگری است و قدم بعدی اینست که یاد بگیریم چطور قاطعانه و مسئولانه از حریم شخصی خودمان محافظت کنیم و “نه” بگوییم! و “نه” دیگران را هم “نه” بفهمیم، حتی اگر آن دیگری از نظر ما زبان بدن و اشاره و لباسِ “بله طور” داشت، باید مستقیم مقصودمان را سوال کنیم و اگر گفت “نه” آنرا همان “نه” معنی کنیم!
امیدوارم هرکدام از ما به سهم خود، با یادگیری این مطالب و آموزش آن به فرزندانمان، جامعهای سالم تر بسازیم.
تفاوت رکگویی با وقاحت چیست؟
احتمالن هر کدوم از ما بارها برامون پیش اومده که از گفته یا نظر یه نفر دیگه در مورد خودمون ناراحت و رنجیده بشیم. حتمن خودمونم بدون اینکه حواسمون باشه یکی دیگه رو رنجوندیم؟
به نظرم یکی از دلایل مهمش اینه که خیلی از ما تفاوت رکگویی با وَقاحت (به معنای بی ادبی و گستاخی) رو نمی دونیم؟
خیلی وقتا دوستان، همکاران و آشنایان به خاطر ندونستن همین تفاوت، ازهم دلخور شدن، فاصله گرفتن و حتی رابطه شون رو با هم قطع کردن! پس خوبه که بیشتر در موردشون بدونیم.
در رک گویی، ما شفاف، مستقیم و بدون طعنه و کنایه یا رودربایستی درباره ی عقیده، سلیقه، نیاز، درخواست و باور شخصی خودمان با دیگری صحبت می کنیم.
در گستاخی و وقاحت ما به صورت واضح و مستقیم یا غیرمستقیم (با کنایه، طعنه و تمسخر) درباره ی عقیده، سلیقه، باور، نیاز یا فیزیک بدنی، صفت، گفتار یا رفتار فرد ديگر اظهار نظر می کنیم خصوصن وقتی آن دیگری از ما نظر نخواسته باشد.
مثلن اجازه نداریم به همکارمان بگوییم:
_ به شکمت تو آینه نگاه کردی؟ خجالت نمی کشی این مانتو تنگ رو می پوشی؟
نکته مهم اینست حتی درصورتیکه فرد نظر ما را هم بپرسد باز هم اجازه نداریم با ادعای اینکه “من آدم رُکّی هستم” بی مهابا به عقیده، صفت، شخصیت، بدن یا رفتار دیگری توهین کنیم. پس اگر هم دوستمان از ما پرسید: به نظرت چاق شدم؟
اجازه نداریم به او بگوییم: بهتر نیست کمتر بخوری؟ داری میترکی!
چون باید مراقب باشیم که این گونه رفتار می تواند آزردگی و جراحتهای عاطفی عمیقی ایجاد کند.
بهتر است پاسخ ما این باشد: عزیزم خودت چی فکر میکنی؟ حس خودته که مهمه!
مطمئن باشيد فرد مقابل شما در روز حداقل دوبار جلوی آینه ایستاده، پس چاقی و لاغری خودش رو دیده و نظر شما تاثیری روی واقعیتِ درون آینه نمیگذارد. در مورد رفتار یا صفتی در فرد هم همینطور!
حالا مثالهای زیر رو بخونید و فکر کنید کدومش رکگویی و کدومش وقاحت یا زخم زبونه؟
_ این رنگ مو چیه میزنی؟ مث هویج میشی، بیچاره داداشم!
_ چطوری لیسانس گرفتی وقتی از پس کار به این سادگی برنمیایی؟
_ من رنگ بنفش سلیقه م نیست!
_ امروز ناهار چی آوردی؟ واای این دیگه چه مدل قورمه سبزیه پختی؟! چقدر بوش فرق داره؟
_ پسر! تو بدبختترین آدمی هستی که تو زندگیم دیدم!
_ من در مورد روش پرداخت صورتحساب باهات همعقیده نیستم، من ترجیح میدم هر کس دنگ خودش رو پرداخت کنه!
_ این چه جور کفشیه پوشیدی؟
دلایل مسخره کردن دیگران
۱_ وقتی از احساسی قدرتمند به نام حسادت در درون خودمان بی خبریم برای رقابت با دیگری به تخریب شخصیت، قدرت، سواد و هر نوع برتری او می پردازیم یا با هدف گرفتن نقاط ضعف او، تلاش می کنیم او را کم ارزش تر از خودمان جلوه دهیم. غافل ازینکه با روش مسخره کردن به جهت کم ارزش کردن دیگری نه تنها چیزی به ارزش های ما اضافه نمی شود بلکه از منزلت و احترام خودمان، نزد آن فرد و سایر مشاهده کنندگان هم می کاهیم.
۲_ گاهی با توجیه خیرخواهی و آگاهي دادن به دیگری، او را مسخره می کنیم یا به او زخم زبانمی زنیم. یعنی به جای نقد مستقیم، مشخص و سازنده یک رفتار، از روش غیر مستقیم کنایه و طعنه استفاده می کنیم. با این گونه گفتن، فرد مقابل ما نه تنها مشخصن متوجه نمیشود که مشکلش کجاست و چرا باید تغییرش دهد بلکه باعث آزردگی و زیاد شدن فاصله عاطفی بین ما و او هم خواهد شد.
۳_ وقتی مدل رفتاري ما منفعلانه است و ابراز وجود قاطعانه را بلد نیستیم از این روش استفاده می کنیم. چون زمانی که از گفتار یا رفتار طرف مقابل با خودمان ناراحت یا عصبانی می شویم، جرات و قدرت این را نداریم که به او اعتراض کنیم و درباره دلخوری مان حرف بزنیم و ساکت و منفعل می مانیم و در عوض این رنجش ها و خشم های جمع شده در درونمان را به شکل متلک، کنایه، شوخی و خنده بیرون می ریزیم که با این روش شاید کمی و موقتی دلمان خنک شود اما برای حل مشکلات رابطه و آن دلخوری ها موثر و کارآمد نیست.
۴_ گاه برای تغذیه نیاز به قدرت، خودشیفتگی و خودبرتربینی یا احساس غرور کاذب در جمع، از مسخره کردن دیگری استفاده می کنيم.
۵_ گاهی برای پنهان نگه داشتن نقاط ضعف یا ایراد و اشکالات خودمان، نقاط ضعف و مشکلات دیگران را مسخره میکنیم.
شما چه دلایل دیگری برای اینگونه رفتار میشناسید؟ نظراتتان را در کامنت به اشتراک بگذارید.
- نویسنده: نوشین غریب دوست، روان درمانگر و مشاور رسمی کانادا
- با اشتراکگذاری این مطلب، در گسترش آگاهی سهیم باشید.
0 Comments